هايده شيرزادي در سال ۱۳۳۴ در گيلان غرب متولد شده است. او دوران دبستان را به پایان رساند، ولی آنجا دبيرستان دخترانه نداشت و وی به صورت متفرقه، دوران دبيرستان را تمام کرد و سپس فوق ديپلم حرفه و فن گرفت و ۲ سال معلم مدرسه راهنمايی بود. او از کودکی به ادامه تحصيل علاقه داشت، ولی به سبب نبود امکانات تحصیلی در گیلانغرب، اکثر دختران پس از گذراندن دوران ابتدايی خانهدار میشدند.
دكتر هايده شيرزادي كسي است كه نخستين طرح بازيافت پسماند را دركرمانشاه و با قطع كامل دفن زبالههاي شهري اجرا كرد و پس از آن ۷۰ شهر و ۲۰۰ روستاي كشور با كمك و مشاوره وي، اين طرح را اجرا كردند. امروز ایشان بانوی متخصص کارآفرینی است که طرحهای زیست محیطیاش تاکنون برای صدها نفر اشتغال ایجاد کرده است. بیش از ۱۰۰ مقاله تخصصی در کنفرانسها و سمینارهای بینالمللی ارائه و مورد تقدیر قرار گرفته است.
حسین ثابت بکتاش، کارآفرین و سرمایه گذار درجزیره کیش و خراسان رضوی ، را بیشتر بشناسیمامروزه مدیریت پسماند به یکی از مشکلات زیستمحیطی کشورها تبدیل شده است. در کشورهای توسعهیافته، مدیریت پسماند به فرصتی برای اشتغالزایی و تولید انرژی تبدیل شده است، اما در کشورهای جهانسوم همچنان حوزه بحرانی هست و کمتر شیوه علمی برای مقابله با آن اتخاذ میشود.
دکتر هایده شیرزادی میگوید: در سال ۱۳۶۴ عازم آلمان شدم، ابتدا زبان آلمانی را ياد گرفتم، چون مدارک تحصيلم در آنجا مورد قبول قرار نگرفت. بنابراین در يک دبيرستان آلمانی ثبت نام و دوباره ديپلم گرفتم و در رشته مهندسی کشاورزی بين المللی تحصيل کردم، با اين هدف که وقتی به ايران برگشتم، بتوانم تجربههایم را در بخش کشاورزی نوين به کار بگیرم، در آن زمان دانشگاه کاسل، پيشرو علم کشاورزی ارگانيک و انرژیهای نو بود، حتی اولين دانشکده محيط زيست آلمان در اين دانشگاه شروع به کار کرد. طرح تفکيک پسماندهای آلی برای اولين بار در جهان، زير نظر اساتيد دانشگاه کاسل انجام گرفت. از ابتدا که با اين مبحث آشنا شدم با خود تصميم گرفتم پس از اتمام تحصيلم در اين حوزه برای وطنم تلاش کنم.
« مریم میرزاخانی » نابغه ریاضی جهاندر همان دانشگاه كاسل رشته مهندسي حفاظت محيط زيست را شروع كردم و در مطالعات اولیه متوجه شدم که راهكارها در حوزه کنترل پسماند شهری، عمدتا متناسب با كشورهاي توسعه یافته طراحي شده است. استاد به من توصيه كرد كه در ايران كار ميداني انجام بدهم و يكي از شهرها را دقيق مطالعه كنم. بنابراین شهركرمانشاه انتخاب و از نتایج همین تحقیق در پاياننامهام استفاده كردم. هدفم اين بود سيستمي براي بازيافت طراحي شود كه متناسب با آناليز زباله شهرهاي ما باشد و با شرايط آب و هوايي و جغرافيايي هم همخواني داشته باشد. سال ۱۳۷۳ به طور جدي روي اين پروژه متمركز شدم و به آلمان برگشتم تا كارهاي فراغت از تحصيلم را انجام بدهم.
سال۱۳۷۶ در جلسهای با آقای میرزایی شهردار جديد کرمانشاه و چند استاد دانشگاه پاورپوينتي را ارايه و هدفم را توضيح دادم و ایشان تاکید کرد که كار خیلی سریع شروع شود. يك شركت مشترك تاسيس كردیم و آقاي مقيمي، استاندار وقت كرمانشاه هم برايمان وام مصوب كرد.
شـما چــه کسی را تحسیـن می کنید؟در گام اول زباله ٥ هزار خانوار را دريافت ميكرديم. بعد برنامهريزي كرديم كه كل شهر را پوشش دهيم. هر خانواده به طور متوسط يك تن زباله در سال توليد ميكند. از اين ميزان به طور متوسط ٤٠٠ متر مكعب گاز گلخانهاي متصاعد ميشود. انگار كه ٥ هزار گازوييل را در بيابان آتش بزنيم. از يك تن زباله ٥٠٠ تا ٦٠٠ ليتر شيرابه وارد محيط زيست ميشود. ما از مخازن ٢٤٠ ليتري برای جمعآوری زباله استفاده ميكنيم.
در زباله سه بخش اصلي داريم. ٦٥ درصد زبالهها از مواد آلي تشكيل ميشود كه قابل تبديل به كمپوست است. از يك تن زباله حدود ٢٥٠ كيلو كود كمپوست ميتوان توليد كرد. يك بخش مواد بازيافتي ارزشمند مانند كاغذ را تشكيل ميدهد كه آنها را ميتوان جدا كرد. يك بخش قابل بازيافت نيست يا ارزش بازيافت ندارد. اينها را ميتوان در سيستمي خالصسازي كرد كه براي سوخت كارخانههاي سيمان قابل استفاده است.
نازنین دانشور، کارآفرین برتر و مدیر سایت تخفیفانهدف اصلي توقف دفن زباله در كرمانشاه بود، لذا سال ۱۳۸۳ دستگاههاي پردازش زباله را مستقر و تا سال ٨٦ كل زباله كرمانشاه را وارد چرخه توليد كمپوست كرديم. آن موقع ٤٥٠ تن در روز بود. بخشي به صورت تفكيك از مبدا و بخشي هم به صورت مخلوط به کارخانه میرسید.